درد دل با خدا . . .
گفتم: خسته ام.
گفتی : هرگز ازرحمت خدا ناامید مباشید. "زمر/۵۳"
گفتم : کسی را ندارم.
گفتی : از رگ گردن به تو نزدیکترم. "ق/۱۶"
گفتم: ولی انگار منو فراموش کردی؟
گفتی: مرایادکنید تا شمارو یاد کنم. "بقره/۱۵۲"
گفتم: تاکی بایدصبر کرد؟
گفتی: و تو چه میدانی؟ شاید آن ساعت بسیار نزدیک باشد. "احزاب/۶۳"
گفتم: دلم گرفته!
گفتی: باید به فضل و رحمت خدا شادمان شوید. "یونس/۵۸"
بیایید قرآن را دوباره بخوانیم.
شجره طیبه صالحین/مالک اشتر-دزفول
+ نوشته شده در ۱۳۹۰/۱۰/۲۲ ساعت 16 توسط MHT
|