رابطه پرسش ودانایی

 

بین پرسش ودانایی رابطه دوطرفه وجود دارد. پرسشگران بیشتر می دانند ودانایان بهتر می پرسند.

(مَن عَلِمَ اَحسَنَ سُّوُال) کسی که بداند خوب سوال می کند.

به همین دلیل است که رسول اکرم(ص) خوب پرسیدن را نیمی از دانش می داند. زیرا کسی که سوال خودرا بخوبی مطرح کند، هیچگاه نمی تواند پاسخ مناسب دریافت کند.

اصول وآدابی که در روایات برای پرسیدن بیان شده بدان خاطر است که مردم خوب بپرسند تا پاسخ خوبی دریافت کنند.

امام سجاد(ع) از ما می خواهد که در برطرف کردن نادانی از خود بی توجهی نکنیم، هر چند دیگران تصور کنند ما مطالب زیادی می دانیم. وبه دانایی شهرت یافته باشیم.

از اینرو فرمود: در برطرف کردن نادانی ازخودت بی رغبت نباش هر چند به خلاف آن یعنی به دانایی مشهور شده باشی.

امام صادق (ع) علت هلاکت مردم را نپرسیدن دانسته اند وفرموده اند: همانا مردم هلاک می شوند،زیرا آنان نمی پرسند.

بنابر نقلهای تاریخی در زمان پیامبر اکرم(ص) و باری دیگر در زمان امام صادق(ع) بیماری جنب شد. مردم به او گفتند باید غسل کنی. او غسل کردو چون آب برایش ضرر داشت، از دنیا رفت . در دو واقعه هر دو معصوم گفتند : او را کشتند! خدایشان بکشد! چرا نپرسیدند؟

این داستان بهترین درس را به ما می آموزد.یعنی به خاطر نپرسیدن وپاسخ صحیح ندادن به سوالات مردم ، نه تنها ممکن است باعث ضررهای جبران ناپذیر بر مردم شویم، بلکه ممکن است باعث نفرین اولیای الهی نیز قرار بگیریم.

با نگاهی به تاریخ به این نکته پی می بریم که در جوامعی که پرسشگری رواج داشته، علوم به سرعت رواج یافته است، ولی در جوامعی که این مطلب رواج نداشته و بجای برخورد علمی با پرسشگرانِ غالبا جوان و جویای حقیقت با آنان برخورد فیزیکی وحذفی صورت شده، نه تنها علوم پیشرفتی نداشته است

بلکه شاهد افول وسقوط علم ودانش بوده ایم.

 

ادامه دارد......

نقشه ظهور

 

خدايا :
ما که عاشق نشديم تا درد عشق را بفهميم پس به ما بياموز که عاشق باشيم و در عشق بسوزيم.
هر کس به درد عشق مبتلا شد جز وصل او را درمان نيست .
خدايا:
مهدي فاطمه سلام الله عليها همان آشناي ديرينه است که در نگاه اول غريبه است .
مهدي زهراء سلام الله عليها همان غريبه آشنايي است که در دل هر عاشقي آشيانه کرده است.
خدايا :
اگر يعقوب در فراق يوسفش نابينا شد ، تو برايش پيراهن يوسف را فرستادي .
اگر قوم بني اسرائيل دچار فراق شدند، اما بعد از چهل شبانه روز ناله و ندبه ، بالاخره موسيِ عمران را برايشان فرستادي
اما هزار سال از غيبت مولاي ما مي گذرد .... 
خدايا :
تو به خورشيد : بگو که وقت تابيدنش پرتوي از نور خورشيد مکه را براي ما بتاباند، به نسيم بگو : که وقت وزيدنش بويي از پيراهن يوسف زهراء سلام الله عليها بياورد.

خدايا :
به ماه بگو: که در مهتاب خود عکس صاحب خورشيد مکه را بيندازد .
به گلها بگو: فقط بويي از گل نرگس براي ما بياورد.
به ستاره ها : بگو که در آسمان راهي رل نشان دهند که خورشيد مکه در آن سمت است .
به درختان سرو قامت بگو : که رو به سمتي تعظيم کنند که يوسف فاطمه سلام الله عليها در آنجاست .

يارب الحسين :
تو که شفاي بيماران حسيني را در تربت خاکش قرار دادي و شفاي ما منتظران را در بوي پيراهن يوسف زهراء سلام الله عليها قرار دادي .
اي مهربانترين :
تويي که آيه « امن يجيب » را مستجاب مي کني .
پس :
به حق عمه اش زينب کبري سلام الله عليها آن عزيز غائب از نظر را برسان .

 

در ادامه مطلب نقشه ظهور حضرت ولی عصر(عج) براساس روایات را مشاهده خواهید نمود. ضمنا فایل دانلود آن هم جهت استفاده بیشتر علاقه مندان قرار گرفته است.

ادامه نوشته

ساختار اجرای برنامه حلقه های صالحین

در تصویر زیر تقسیمات وتفکیکات اعضای هر جلسه وحلقه تربیتی -معرفتی شجره طیبه صالحین را می بینید.

 

درتصویر بعدی چگونگی برنامه های هر حلقه خاص وبعد هر حلقه عام را مشاهده مینمایید.

حکایات اندر باب ماه مبارک رمضان

حکایت شماره ۱

از كعب‌الاحبار نقل شده است: حضرت موسي در مناجات عرض كرد خداوندا من در الواح تورات امّتي را مييابم كه در ماه رمضان براي تو عبادت كنند و تو گناه گذشته ايشان را بيامرزي. اينان را از امّت من قرار بده. حق تعالي فرمود: ايشان از محمّد (ص) هستند. ثواب اين امت را هيچ امتي نخواهد داشت. اي موسي! من روزه‌ي رمضان را واجب كردم و هر كه نزد من آيد و در صحيفه‌ي اعمال او ده رمضان باشد. از محسنان است و اگر بيست رمضان باشد، از ابرار است و اگر سي رمضان باشد، رتبه او از رتبه‌ي شهدا بالاتر است. اي موسي چون ماه رمضان آيد جمله عرض را امر ميكنم كه از عبادت خود بازايستند و گوش به دعاي روزه‌داران دهند. تا هر زمان كه دعا كنند فرشتگان آمين گويند و من قسم خورده‌ام كه دعاي ايشان را رد نكنم.

 

حکایت شماره ۲

حضرت علي(ع) در پايان خطبه شعبانيه از پيامبر گرامي اسلام(ص) سؤال نمود كه بهترين اعمال در ماه مبارك رمضان چيست؟ حضرت فرمود: بهترين اعمال دوري از معاصي خداي بزرگ است. آن گاه حضرت گريه كرد. علي    ‹ عليه السّلام› پرسيد چرا گريه مي كنيد؟! فرمودند، يا علي! گويا مي بينم كه در حال نماز ضربتي بر فرق مبارك تو مي زنند و محاسن تو را با خون سرت خضاب مي كنند. علي ‹ عليه السّلام› پرسيد: آن گاه آيا دين من در سلامت است؟ فرمودند: آري، هر كه تو را بكشد مرا كشته است و هر كه تو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و … زيرا كه تو از من هستي . با عنايت به داستان فوق مي توان فهميد كه چرا علي ‹ عليه السّلام› در آن لحظه دردناك كه شمشير بر سرِ مباركشان فرود آمد تنها جمله اي كه بر زبان جاري كردند اين بود: فُزْتُ وَ رَبِّ الكَعْبَة: يعني به خداي كعبه رستگار شدم. در حقيقت مقام رستگاري خويش را در مقابل خداوند مشاهده مي نمود. 

 

حکایت شماره ۳

حضرت علي عليه السلام در بعضي اوقات از مصائب و گرفتاريهاي آيندگان خبر مي داد و راه درمان ابتلائات آنها را گوشزد مي كرد.علي عليه السلام فرمود: زماني بر مردم خواهد آمد كه چند گناه بزرگ و عمل زشت در بين آنها پديد مي آيد .
1- كارهاي زشت آشكار مي گردد و معمولي مي شود .
2- پرده هاي عفت و شرم پاره مي گردد .
3- زنا كاري و تجاوزهاي ناموسي علني مي شود .
4- مالهاي يتيمان را حلال مي شمارند و مي خورند .
5- رباخواري شيوع پيدا مي كند .
6- در كيل و وزنها ، كم و كاست مي كنند .
7- شراب را به اسم نبيذ حلال شمرده و مي خورند .
8- رشوه را به عنوان هديه و شيريني مي گيرند .
9- به نام امانت داري خيانت مي نمايند .
10-مردها خود را به شكل زنان و زنان خويش را به صورت مردها درمي آورند.
11- به احكام و دستورات نماز بي اعتنائي مي كنند .
12- حج خانه خدا را براي غير خدا (براي ريا و يا تجارت) بجا مي آوردند .
سپس ادامه داد: كيفراين زشتي ها اين است كه خداوند آنها را از فيوضات خود محروم مي كند، تا جائي كه ماه (شوال) براي آنها مخفي مي شود به طوري كه گاهي دو شبه ديده مي شود (كه معلوم مي شود روز عيد فطر را به عنوان ماه رمضان روزه گرفته اند با اينكه روزه آن حرام بوده است) و زماني شب اول رمضان مخفي مي شود، كه دو روز آن را روزه نگرفته و به عنوان آخر ماه شعبان مي خورند و روزعيد فطر را به خيال آخر ماه رمضان روزه مي گيرند . در اين وقت بايد ترسيد از اينكه خداوند به طور ناگهاني آنها را كيفر كند (مانند زلزله و طوفان و سيل ). چرا كه به دنبال آن كارها، بلاها مردم را فرا مي گيرد، تا جائي كه كساني صبح سالم هستند ولي شب در دل خاك و قبر آرميده اند و گاهي شب سالمند و بامدادان جزء مردگان هستند. وقتي چنين روزگاري پيش آمد، لازم است انسان هميشه وصيت كرده باشد كه مبادا بلائي بر او فرود آمده و بدون وصيت بميرد و واجب است نماز را در اول وقت آن بخواند چون ممكن است تا آخر وقت زنده نباشد.هر يك از شما آن زمان را درك كرد بدون وضو نخوابد و اگر برايش امكان دارد هميشه با وضو باشد چه ترس آن است كه مرگ ناگهاني برسد، لذا خوب است با وضو باشد كه روح با طهارت خدا را ملاقات نمايد. من شما را ترساندم اگر بترسيد و آگاه نمودم،اگر آگاه گرديد و شما را پند دادم چنانچه پند گيريد پس در پنهاني و آشكار، از خدا بترسيد و نبايد كسي از شما بميرد، مگر اينكه مسلمان باشد،زيرا هر كس به جزاسلام آئيني داشته باشد ازاو پذيرفته نيست و در آخرت زيان كاراست.

 

منبع: طليعه ي رمضان- خطيبي